بازدید این صفحه: 45609
بیمارستان لاله تهران ، لیست پزشکان بیمارستان لاله

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران  /Lale Hospital Tehran/Bimarestan Lahe Tehran

آدرس : تهران ، شهرک غرب ، فاز۵  ،  خیابان سیمای ایران  ، نبش فلامک جنوبی

تلفن:  ۸۸۳۶۹۸۶۲و ۸۸۰۸۰۸۹۸

وب سایت: www.laleh-hospital.com

ایمیل: info@laleh-hospital.com

هيات موسس بیمارستان

  • دكتر جواد احمدي
  • دكتر سيروس سامي زاده
  • دكتر محمد رحماني
  • دكتر حجي اسماعيل عباسي
  • دكتر عبدالرزاق ذوالفقار
  • دكتر محمد مساواتي
  • دكتر شمس اله قهرماني
  • دكتر احمد ناصر شريف
  • دكتر سيدعلي فخر طباطبايي
  • دكتر يعقوب پورشريف
تصاویر بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران

تاریخچه بیمارستان لاله تهران

بيمارستان تخصصي و فوق تخصصي لاله با بيش از ۳۳ هزار متر زيربنا، با ۲۴۰ تخت قابل گسترش تا ۴۲۰ تخت در ۸ طبقه و با صرفه هزينه اي بالغ بر ۳۰۰ ميليارد ريال در زميني به مساحت ۱۰ هزار و ۲۵۰ متر مربع در منطقه شهرك غرب احداث شده است، ۲۵۰ پزشك متخصص كه اكثراً از اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي كشور هستند به همراه ۸۰۰ نفر كادر درماني و اداري مجرب در ۲۹ بخش تخصصي و ۲۴ كلينيك درماني اين بيمارستان مشغول به كار هستند. خاطر نشان مي شود مجوز احداث اين بيمارستان در سال ۱۳۶۹ صادر شده و از ۱۳۷۰ احداث ساختمان آن آغاز و در خرداد ماه ۱۳۸۴ افتتاح گرديده است.

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران

بیمارستان لاله تهران ، لیست پزشکان بیمارستان لاله

بیمارستان لاله تهران

فروش طرح گلدوزی
  1. پینگ: لیست بیمارستان های خصوصی استان تهران - مریض خونهمریض خونه

  2. پینگ: نوبت دهی اینترنتی بیمارستان لاله تهران - مریض خونهمریض خونه

  3. حسین

    بیمارستا ن لاله نگو دزد خونه خدا گذر کسی رو اونجا نندازه همه پرسنل بیمارستان اعم از دکتر و پرستاراش از هر روشی برای نگه داشتن بیمار استفاده میکنن تا تختای بیمارستان رو پر کنن جیب مریض و بیمه رو خالی کنن … یعنی شگردهایی رو بکار میبرن تو نوع خودش بی نظیره … دکتر گفته باید فردا بیام حتما ببینمو … دکتر که نسخه ننوشتو…. واسه یه عمل بالن ساده سه روز دکتر غفرانیا مارو تو بیمارستا الاف کرده بود بعدش که میخواستیم بریم نذاشته گفته بازم باید بیام ببینم ….اه اه مریض که نسخه نداره باید بازم بمونه دکتر بیاد فردا نسخه بده….
    ما تازه فهمیدیم که چرا کسی نمیره بیمارستان لاله… انشاله که ورشکست شه که دکتراش و پرسنل بیمارستان اوالویت اولشون تجارته بعدش طبابت

  4. فریده

    من پدرم سکته مغزی کردند و به لطف آقای دکتر لطفی زیر نظر ايشون در بیمارستان لاله بستری شدند تا بهبودی حاصل شد.
    امیدوارم از این بیمارستان های همه ی شهرهای ایران تاسیس بشه

  5. اوین

    با توجه به اینکه بیمارستان خصوصی بود به اندازه‌ی یه بیمارستان دولتی منطقه ی محروم هم به بیمار اهمیت نميدادن اصلا. اونی که اهمیت نداره بيماره در نهایت توهین وبی احترامی یک شبه هزينه ی عمل وبستری مادرم بیست تومن شد

  6. ناشناس

    واقعا یه مشت دکتر بی سواد که تو بیمارستان های خوب نمیتونن طبابت کنن با پول سهام بیمارستان و گرفتن و مریض و به چش عابر بانک میبینن فقط دنبال خالی کردن جیب مردمن من مادرم تو این بیمارستان فوت کرد سر اینکه پزشکش شهرستان بود و بالاسر مریص نبود.

  7. زهرا

    من بابام ۳ روز بستری شد هیچ کاری نکردن هر موقع دکتر ویزیت کرده ۳۶۰ هزار تومان زده
    ۷میلیون گرفتن
    واقعا دزد خونست

  8. علی

    سلام
    مردم به این خاطر که دکتر افلاطونیان و کریمی اونجا هستن مجبورن لاله زایمان کنن. و اونها هم از این موقعیت سو استفاده کردن و مردم را تا بتونن تیغ میزنن. علاوه بر این کادر بی ادب و خشن و مغرور بیمارستان بخصوص بخش اورژانس آدم را واقعا متعصف میکنه.
    مردم اگه مجبور نباشن پاشون هم اینجا نمیگذارن

  9. محمد

    من پدرم بیماری سکته مغزی داشت اقای دکتر ق یکباراستنت در رگ کاروتید گذاشت ۷ میلیون خرجش شد سال ۸۶٫بعد از ۲ ماه به گفته دکتر ق استنت فوق کج شد و خون رسانی مغز مختل شد دوباره استنت سوییس کار گذاشتندانهم با کل خرجش ۷ میلیون شد تا به الان مشکلی پیش نیامده فقط هزینه عمل زیاد بود ان هم بای یک بازنشسته خدا اخر و عاقبت همه را بهخیر کند فکر کنم الان ۳ برابر شده

  10. مظفری

    دزد خونه بهتراست گفته شود تا بیمارستان! رفتار پرستاران بخش جراحی ۳بیمارستان بسیار بد و توهین آمیز بود . نمیدانم به کجا باید شکایت کرد؟

  11. ناشناس

    من سالها به خاطر مشكل باروري كه داشتم تحت نظر بخش اي وي اف بودم خدا رو شكر نتيجه گرفتم و همونجا زايمان كردم الان بچم هم تحت نظر يكي از بهترين متخصصين أطفال اونجاست هزينشم مثل همه مطب ها بيمارستانهاي خصوصي ديگست

  12. ناشناس قلی

    پول بیمارستانهای سطح بالای امریکا را میگیرند به جز دو تا دکتر همه دکتر از جمله مدیر از نظر سطح علمی زیر خط فقر هستند. و به کس هم پاسخگو نیستند و هزاران بار ه تذگر و جریمه شده اند بخاطر هزینه های سنگینی که به بیماران تحمیل میکنند

  13. وفا

    من میخوام دیسک کمرم رو توی این بیمارستان و خدمت دکتر خدیوی عمل کنم، با این نظراتی که از مراجعه کنندگان دیدم یخورده دچار تردید شدم،چون اصلا تحمل بدرفتاری کادر بیمارستان رو ندارم و کار دست خودم میدم.میشه یه بیمارستان خصوصی خوب معرفی کنید؟

  14. محمد رضا نقشي

    ديدگاهي ندارم فقط ميخواهم بپرسم هزينه كولونوسكپي در بيمارستان شما با بهره گيري از وجود اقاي دكتر درياني عزيز چقدر است؟ بيمارتحت پوشش تامين اجتماعي و بيمه تكميلي چطور؟ با سلام و احترامات و تشكر از پاسخ

  15. مريم

    من براي كلوپوسكپي رفتم
    رفتار پرسنلش بخصوص بخش پذيرش و صندوق اصلا خوب نبود
    منشيا يه جوري رفتار ميكردن كه انگار دكترن
    ولي
    از بيمارستان دولتي خيلي بهتره
    دكتراش كه خيلي خوبن و خوب رفتار ميكنن
    من راضي بودم از دكترم
    تو مملكت ما بد رفتاري هيچ كاره هايي مثل منشيا طبيعيه
    چيزي كه مهمه كادر پزشكيه

  16. ایرانا

    با سلام من دو سال پیش در بیمارستان لاله تحت نظر خانم دکتر سمیعئ عمل کردم که نتیجه خوبی گرفتم . البته یازده میلیون از من گرفت . و در صورت حساب چیزایی که مصرف شده بود را چند برابر نوشته بودن من اعتراض کردم اما فایده ای نداشت .

  17. فتانه

    با سلام من دی ماه۹۵ بستری شدم رفتار پرسنل و کادر درمانی و دکتر معالج م عالی بود و کاملاً راضی بودم و هزینه بیمارستان با توجه به بیمه درمانی و تکمیلی کمتر از حد تصور شد. و برای مشکل ناحیه تنفسی در صورت وجود دکتر مناسب مجدداً مراجعه میکنم. با سپاس

  18. تینا

    من عمل فک داشتم که عمل سنگینی بود وقتی رفتیم گفتن اتاق یک تخته خالی ندارن به من یه اتاق دو تخته دادن ولی بیماری که تخت بقل من بود زایمان انجام داده بودن و متاسفانه خیلی بی ملاحظه بودن و سر صدای خودشون و مهمون هاشون واقعا اذیت کننده بود و وقتی به بیمارستان شکایت کردیم گفتن بخش زایمان پر بوده مجبور شدیم واقعا بیمارستان بی برنامه ای هست

  19. ونوس

    فروردین ۹۶ بصورت اورژانسی به دلیل مشکل عفونت ریه به اورژانس بیمارستان لاله مراجعه کردم. پس از کلی تأخیر و معطلی، اقدامات اولیه انجام شد در همین فاصله، ۴-۳ دکتر مرا ویزیت تلفنی! و حضوری و غیرحضوری! کردند و تصمیم گرفته شد در بخش بستری شوم (البته هیچ دارویی را برای من بیمار اورژانسی که مشکل تنفسی داشتم شروع نکرده بودند)
    من خود مشکوک به آنفلونزا بودم! مرا در اتاقی دو تخته با بیماری که او هم مشکوک به آنفلونزا بود! بستری کردند. بعد معلوم شد من آنفلونزا ندارم و آن دیگری دارد! روز بعد (شاید به دلیل همین نزدیکی با بیمار دچار آنفلونزا) حال من بدتر شد و سطح اکسیژن خون پایین آمد و مرا به آی سی یو منتقل کردند تا بیشتر تحت نظر باشم. خدا نصیب هیچ انسانی نکند! از لحظه ورود با مشکلات بیشمار این بخش آشنا شدم: از خوش و بش و شوخی های ناموسی و بی شرمانه بهیاران و پرستاران با یکدیگر و شوخی با بیماران بدحالی که به هوش و حواس نبودند تا غرولند در مورد اینکه چرا نیروی کمکی به آنها نمی دهند. حتی متوجه شدم یکی از بیماران که به دلیل سرطان در آنجا بستری بود هنگام جابجایی موجب شده بودند دستش شکسته شود و داشتند به طریقی آنرا به متاستاز و مسائل این چنینی ربط می دادند تا بستگان بیمار خسارت نگیرند. عین دو شب و سه روزی را که در این قسمت بودم کم و بیش همین وضعیت بود و نهایتاً با اصرار و خواهش فراوان، پزشک خود (آقای دکتر هاشم نژاد که انصافاً ایشان در آن همان ۳ روز اول جان مرا با اقدامات درمانی فوری و وسیع نجات دادند و از ایشان بسیار سپاسگزارم) را راضی کردم که مرا به بخش منتقل کنند چون آی سی یو داشت حال مرا بدتر می کرد و اگر یک شب دیگر آنجا می ماندم شرایطم بسیار بدتر می شد.
    نهایتاً ساعت ۱۱ شب مرا از آی سی یو به بخش داخلی ۲ منتقل کردند (یعنی ۵-۴ ساعت طول کشید تا یک تخت در بخش آزاد شود). در بدو ورود به بخش، همسرم روی در اتاق سوسک بزرگی را کشت که این نشان از اهمیت بهداشت و سلامتی در این بیمارستان به اصطلاح درجه ۱ تهران دارد. دو روز اولی که در بخش بودم، بعد از کلی اعتراض و فریاد (که منجر به وخیم شدن حال خودم هم شد)، لباس و ملحفه های مرا عوض کردند، هر شب همراه من باید برای گرفتن یک بالش یا ملحفه التماس یا دعوا می کرد. تا ساعت ۱۲ شب صدای کفشهای کارکنان، صدای صحبت و یا دعوای آنها مانع از استراحت بیماران می شد. از ساعت ۵ صبح هم صدای رفت و آمد کارکنان و به هم زدن ظرف و ظروف، بیشتر تداعی کننده رستورانهای بین راهی بود تا بیمارستان. پزشکی که مسئول بستری شدن من بود، یا ویزیت تلفنی می کرد، یا ساعت ۸-۹ شب مراجعه می کرد (آقای مردانی که متأسفانه به نظر من با بیمار مانند عابر بانک رفتار می کرد و برایش بسیار مهم بود که بجای یک هفته، دو هفته در بیمارستان بستری باشم ). وقتی به ایشان گفتم یک هفته است در اینجا هستم و حالم بهتر است و اگر در اینجا بیشتر بمانم روند درمانم کندتر می شود و روحیه ام را از دست داده ام و خانواده ام گرفتار شده اند و …، ایشان بسیار توهین آمیز با من برخورد کرد و گفت بقالی نیست چونه نزنم و بعد هم با توضیحات مبهم ترس و واهمه عجیبی از یک بیماری سخت دیگر را در جان من انداخت. البته من فردای همان روز با رضایت خودم از بیمارستان ترخیص شدم و مشکلی که ایشان بهانه کرده بود که مرا یک هفته دیگر در بیمارستان مرا بابت آن نگاه دارد، هیچ مزاحمتی برای من تاکنون ایجاد نکرده است. حتی شک کرده ام که آزمایشگاه این بیمارستان نیز نتایج دروغین در آزمایشات می دهد تا خود را برای نگاه داشتن بیماران موجه جلوه دهند. در مدت یک هفته، بدون هیچگونه عمل جراحی و دو شب بستری در آی سی یو، حدود ۱۵ میلیون تومان از من گرفتند که واقعاً نمی دانم چرا هیچ کنترلی روی این همه هزینه و آزمایشات و تصویربرداری های متعدد نیست. پزشکانی نام خود را در برگه ویزیت پزشکان آورده اند که حتی به یاد ندارم برای چه آمده اند، یا به درخواست چه کسی یا چه زمانی و نتیجه ویزیت آنها چه بوده است؟
    به خاطر دارم یکی از پرستاران یک بسته دارویی را به من داد و گفت هر روز فلان ساعت بخورم. روز بعد وقتی دارو را در ساعت مقرر خوردم، حدود یک ساعت بعد، پرستار دیگری آمد و همان قرص را به من داد که بخورم، از او پرسیدم این قرص چیست، توضیح داد که فلان قرص است و باید سر ساعت بخوری. به او توضیح دادم که همکار دیگر شما دیروز قرص را به خودم داده تا بخورم. چرا شما قرص تکراری به من می دهید؟! هیچ پاسخ قانع کننده ای نداشت. گاهی از من می پرسیدند آیا فلان کار درمانی روی شما انجام شده، آیا فلان آزمایش را از تو گرفته اند یا سئوالاتی از این دست! در حالیکه جواب این سئوالات را باید از پرونده من استخراج می کردند. مگر آنان مرا مسئول پرونده پزشکی خودم کرده بودند که از من می پرسیدند؟ !
    پرستاران در وصل آنژیوکد بسیار ناشی بودند و تمام رگهای مرا خراب کردند و بعد بهانه آوردند که رگ درست نداری!
    از پرستاران، خدمه و آقای دکتر مردانی بسیار ناراضی بودم و وقتی به آقای دکتر معظمی (رئیس بیمارستان) بخشی از مشکلات را منتقل کردم، براحتی گفتند ایام عید بوده و ما با نصف نیرو کار می کردیم و مسئول دارو هم خود بیمار است! حتی یک عذرخواهی ساده بابت این همه اشتباه و شرایط نامناسب از من نکردند. آیا بیمارستان یک اداره معمولی است که در تعطیلات دو سه هفته ای عید، با نصف توان کار کند؟ آیا بهتر نیست در این شرایط، در بیمارستان بسته باشد تا همه براحتی به تعطیلات خود برسند و بیماران هم در خانه یا بیمارستان دیگری با شرایط بهتری درمان شوند؟
    من شخصاً متأسفم برای خودم که فردی به اصطلاح تحصیل کرده این تفکر را دارد، ما چه انتظاری از افراد امی داریم؟ تا تفکر و نگرش مدیران به اصطلاح تحصیلکرده ما اینگونه است، انتظار هیچگونه بهبود و کیفیتی از هیچ جایی نداشته باشیم. فقط از خدا بخواهیم که هیچ بشری را گرفتار بیمارستان و پزشکان و کادر درمانی این چنینی نکند. بعد وقتی مهران مدیری فیلم و سریال در مورد اشتباهات فاحش و فراوان آنها که با جان مردم سر و کار دارند می سازد، صدای آنها در می آید و زمین و زمان را به هم می دوزند تا پشت معدود پزشکان و کادر بیمارستانی باوجدان، اکثریت بی وجدان و بی تخصص خود را پنهان کنند. وای بر حال ما!

  20. مهرنوش

    من دو تا بچه ام رو اینجا و با آقای دکتر ظفرنیا به دنیا آوردم. برخورد پرستار ها و پرسنل باهات خیلی خوب بود و رسیدگی خیلی خوبی داشت. هزینه با اتاق خصوصی پنج میلیون و هجده هزار تومن شد. دیماه نود و چهار بود.اولی هم بهمن هشتاد و هشت.اون موقع تکمیلی داشتیم و کلا صد و پنجاه تومن دادیم!
    من خیلی اونجا رو دوست دارم و برای زایمان توصیه میکنم بقیه بخشها رو نمیسناسم.
    بخش نوزادان هم بچه اولم به خاطر زردی بستری شد همون سال هشتاد و هشت. خیلی راضی نبودم

  21. عباسعلي اسماعيلي

    سلام دوستان
    اسماعيلي هستم
    هجده روز در بيمارستان لاله بستري بودم
    به علت درگيري دستم با چرخ گوشت
    يعني اگر به خاطر بزرگواراني مثل آقاي مرد ايران دكترفرهاد فيروزي و بزرگاي ديگه كمك بهيار اقاي كريمي اقاي نوري اقاي آرين نبود
    به خاطر حظور اين بزرگواران نميتونم بگم هجده روز تو ……بستري بودم
    به هر حال كل نرس ها و عوامل بيمارستان لاله انگار جلاد عقده اي هستن
    بازم تقدير ويژه از بزرگ مرد ايران دكترفرهادفيروزي كمك بهيار يا همون بچه هاي كار اقايان نوري،كريمي،آرين.
    خدا خيرتون بده كه فقط ديدن شما چهار نفر به من بيمار روحيه ميداد
    در ضمن من نظرم در مورد بخش جراحي عمومي بود طبقه سوم
    كه خاك تو سرشون انژوكت سروم رو تو دستم شكستن كه با جراحي بيرون اوردن
    عباسعلي اسماعيلي٠٩٣٥٦٣٤٠٣٦٩
    كاش اينجا يكي صداي منو بشنوه

  22. افسانه

    من اسفند ۱۴۰۱ در بیمارستان لاله برای کار کورتاژ بستری شدم و یه شب کلا اونجا بودم.دکترم که بسیار متعهد و حرفه ای بودن و من به راحتی کورتاژ رو انجام دادم و اصلا اذیت نشدم در حالی که شدیدا از کورتاژ می ترسیدم چون دیگران تعریف بدی از کورتاژ گفته بودن.من از کادر درمان راضی بودم و رسیدگی خوبی داشتن مخصوصا پرستار محترم خانم مهماندوست که بسیار بسیار زحمت کشیدن.در هر صورت من راضی بودم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *