بازدید این صفحه: 4000

ابر مرد جراحی ایران استاد دکتر یحیی عدل

 

 

يحيي عدل،پروفسور،پدر علم جراحي نوين،زندگي نامه،بيوگرافي

 

.

يحيي عدل در سال ۱۲۸۷ شمسي در تهران و در خانواده‌اي متمکن چشم به جهان گشود که از اعيان تبريز بودند. يوسف عدل (مکرم الملک و بعداً قائم مقام) پدر يحيي بود که بيشتر اوقات حاکم ولايت هاي مختلف مي‌شد.يحيي در زمان احمد شاه قاجار متولد شد.
پدرش در زمان وليعهدي احمد شاه کفالت حکومت آذربايجان را برعهده داشت و در دوره‌ي رضاخان، ۴ دوره وکيل مجلس گشت. مادرش دختر مقتدر الدوله (پسر عباس ميرزاي وليعهد) بود. پدر بزرگش حاج علي آقا معمم و مالک بود و مي‌گويند پل آجي چاي (تلخه رود) را در نزديكي تبريز او بنا نهاده است.
محمدولی فرمانفرمائیان و حبیب نفیسی شوهر خواهران يحيي و مصطفی عدل، بنیان‌گذار دادگستری نوین در ایران و احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی و موسس دانشکده کشاورزی کرج، پسرعموهای يحيي بودند.

.

منزل دكتر يحيي عدل،يحيي عدل،پروفسور،پدر علم جراحي نوين،زندگي نامه،بيوگرافي

.

يحيي در تبريز ابتدا به مکتب خانه رفت و بعداً خدمت مرحوم میرزا باقر خان حکمت، دوران ابتدایی را گذراند. پدرش حاکم کرمانشاه شد و با خانواده به كرمانشاه رفتند. در آنجا به دبیرستان رفت. ولي بعداز مدتي كمي پدرش به توصيه برادرش كه در پاريس زندگي مي كرد، به هزینه شخصی خود يحيي را به همراه برادر ارشدش غلامرضا، به پاريس فرستاد.
مسافرت از راه تهران، انزلي، باکو، تفليس، باطوم، استانبول و پاريس با کشتي و راه آهن در مدت ۴۰ روز سپري شد.
در پاريس در منزل خانمي که فرزندش را در جنگ اول بين‌الملل از دست داده بود، پانسيون شد. اين خانم به شدت مراقب درس و تحصيل و تربيت يحيي بود به طوري که تا زماني که اين خانم زنده بود پروفسور هر ساله در مسير سفرهايشان به خارج با ايشان ملاقات مي‌کرد.
عدل در پاریس در یک مدرسه خصوصی مشهور دبیرستان را تمام کرد و سپس وارد دانشگاه شد و در مدرسه‌ي پلي‌تکنيک که امتحان ورودي سختي هم داشت پذيرفته شد. اما به توصيه‌ي عمويش(حبيب‌ عدل) که در تهران به راديولوژي مشغول بود دانشکده‌ي پلي‌تکنيک را ر‌ها کرده و در سال ۱۹۲۸ وارد دانشکده‌ي پزشکي شد.
يحيي در ۱۹۳۱ در مسابقه‌ي اکسترناي پاريس شرکت کرد و موفق شد اکسترن شود. در ۱۹۳۴ در کنکور انترني پذيرفته و انترن شد و او در طي ۴ سال انترني نزد پروفسور گريگوار (جراح معروف و رئيس بخش جراحي و آناتومي پاريس) ، آنقدر خوب درخشيد که از عدل خوشش آمد و او را رئيس درمانگاه خود کرد. دكتر عدل چندین سال در رشته جراحی عمومی و اورولوژی مطالعه کرد. او در سال ۱۳۱۷ پایان نامه خود را درباره درمان آدنوپاتی سلی از تصویب گذراند و موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پاریس شد.

.

يحيي عدل،يحيي عدل،پروفسور،پدر علم جراحي نوين،زندگي نامه،بيوگرافي

.

دكتر عدل در امتحان اگرگاسيون هم شرکت کرد ولي چون خارجي محسوب مي شد فرانسه اجازه‌ي استخدام در کادر دانشگاهي را نمي‌داد ولي به علت درخشش او و مساعدت پروفسور گرگوار، ماده‌اي در قانون اضافه کردند و پروفسور «ژان گاسه» نيز نوبت پروفسوري خود را به او داد. لذا عدل به مقام پروفسوري رسيد و به رغم اصرار فراوان به ماندن در فرانسه، در سال ۱۳۱۸ خورشیدی و درست یک ماه قبل از شروع جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت و به خدمت نظام رفت.
در زمان بازگشت دکتر عدل، پروفسور اوبرلين فرانسوي ؛ را براي سامان دادن به وضع دانشکده‌ي پزشکي تهران استخدام کرده بودند و او عدل را براي تدريس انتخاب کرد.
پروفسور يحيي عدل ابتدا رئيس درمانگاه و بعد دانشيار شد و سپس بخش جراحي بيمارستان سينا را به او سپردند.
دکتر اوبرلين پزشکان ديگري را نيز براي بخش‌هاي ديگر معرفي كرده بودند از جمله: دکتر محمد قريب براي اطفال، دکتر وکيلي براي داخلي، دکتر اقبال براي بيماريهاي واگيردار، آقايان دکتر آهي، دکتر مصدق و دکتر صالح براي زنان و زايمان، دکتر هنجن براي جراحي، دکتر لقمان الملک براي مجاري ادرار، دکتر حبيبي براي آسيب‌شناسي، دکتر شيباني و دکتر وارطاني براي خون‌شناسي و آزمايشگاه، آقايان دکتر گنج‌بخش، دکتر حکيم و دکتر نجم‌آبادي براي آناتومي، دکتر نعمت‌اللهي براي فيزيولوژي و دکتر فرهاد براي راديولوژي.
رفت و آمد پروفسور يحيي عدل با مقامات بلند کشور و دربار پهلوی او را به شخصیتی سیاسی تبديل کرد و سبب شد تا بعد از کناره گیری اسدالله علم به دبیرکلی حزب مردم منصوب شود. او همچنین در سال ۱۳۴۲ به سناتوری مجلس سنای ایران رسید و تا چهار دوره این مقام را حفظ نمود.
پروفسور عدل به همه‌ي پرسنل بيمارستان دستور داده بود که هيچ‌ بيماري را به علت نداشتن تخت خالي رد نکنند و همه را در بيمارستان جاي دهند حتي در صورت نياز ‌کف اتاق ها بخوابانند و به اين ترتيب بيمارستان سينا، مرکز اورژانس پايتخت شد.
دكتر عدل در آن زمان يک واحد انتقال خون احداث کرد و چون مردم در آن زمان از اهداي خون اکراه داشتند، به همين دليل نام كساني که گروه خونيO داشتند را ثبت و از آنهاخون مي‌خريدند
پروفسور هر ساله در تابستان به پاريس سفر ميكرد و کارهاي نوين جراحي را سوغات مي‌آورد و وسايل جراحي را با هزينه‌ي ‌خود خريداري ميكرد و به بيمارستان اهدا مي‌نمود.
پروفسور روش های نوین جراحی را نیز به جوان‌ها آموزش می‌دادند و به دليل نیاز كشور به جراح عمومی تمام رشته‌ها اعم از جراحی عمومی، ریه قلب، استخوان، مغز و اعصاب و غیره را تعلیم می‌دادند.

.

يحيي عدل،پروفسور،پدر علم جراحي نوين،زندگي نامه،بيوگرافي،يحيي عدل12

.

دكتر همیشه می‌گفتند که: من نمی‌دانم این مرض من است یا حُسن من که هرچه می‌دانم بايد به شاگردانم یاد بدهم شما هم همین‌طور باشید.
وی از دولت ایران و دولت هاي خارجی مدال‌ها و نشان‌های علمی فراواني گرفتند،عضو آکادمی جراحی پاریس شدند.
البته مقالاتي به زبان فارسی نیز از ایشان وجود داشت. وی بیهوشی به طریقه جدید را با استخدام متخصصین بیهوشی از خارج (دکتربوله) راه‌اندازی کرده و بسیاری از عمل‌های ناممکن را ممکن ساخت .به فرمان ایشان در انستیتو پاستور سرم‌های تزریقی را که امروزه مصرف می‌شود، به صورت غیر تب زا تهیه كردند.
در آن حين ؛ کاترین عدل دختر پروفسور عدل، که با بهمن حجت کاشانی فرزند سپهبد کاشانی ازدواج کرده بود، به مبارزه مسلحانه با دولت وقت ایران روی آورد و سرانجام در درگیری با پلیس در سوم اردیبهشت ۱۳۵۴ کشته شد. با این همه این واقعه هیچ تاثیری در روابط پروفسور عدل با درباريان نداشت و وی تا زمان انقلاب در زمره پزشکان معتمد دربار به شمار می‌آمد.
پروفسور عدل مکتبی در ایران پایه ‌گذاری کرد که به مکتب عدل شهرت گرفت. شاگردانش قبل از انقلاب مجله‌ای به نام ”مکتب عدل” منتشر ‌کردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی در این رشته بود.
پروفسور عدل در ۱۴ بهمن سال ۱۳۸۱ در سن ۹۴ سالگی با سابقه‌ی بیش از ۷۰ سال جراحی و آموزش و پرورش شاگردان بیشماری دیده از جهان فرو بست و با مراسمی کم نظیر تشییع شد.

به پاس خدمات شاياني كه پروفسور عدل به كشور ارزاني داشتند ، به ايشان لقب پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران را دادند و سرديسي از ايشان طراحي كردند و در معرض ديد عموم قرار دادند.

.

تنديس يحيي عدل،پروفسور،پدر علم جراحي نوين،زندگي نامه،بيوگرافي،پروفسور2

سال شمار پروفسور يحيي عدل در نگاهي كوتاه :
تولد در تهران ۱۲۸۷
عزيمت به فرانسه ۱۳۰۱
اتمام دوره اول متوسطه ۱۳۰۲
اتمام دوره دوم متوسطه و دريافت ديپلم در رياضي و فلسفه ۱۳۰۶
ورود به دانشكده پزشكي پاريس ۱۳۰۸
توفيق در امتحان اكسترناي بيمارستان پاريس ۱۳۱۰
موافقت درامتحان اينترناي بيمارستان پاريس ۱۳۱۳
رئيس درمانگاه در سرويس پروفسورگريگوار ۱۳۱۷
گذراندن پايان‌نامه دريافت دانشنامه دكترا و درجه اوره آ و دريافت مدال نقره دانشكده پزشكي پاريس ۱۳۱۸
شركت در مسابقه دانشياري و اخذ درجه اگرگاسيون در جراحي عمومي و ميز راه ۱۳۱۸
عضويت در مجمع كالبد شناسي پاريس ۱۳۱۸
بازگشت به ايران و تحول و دگرگوني در جراحي نوين ۱۳۱۹
تدريس جراحي در دانشكده پزشكي تهران با رتبه دانشياري ۱۳۱۹
استاد كرسي و رئيس بخش جراحي بيمارستان سينا و تربيت حدود ۵۰۰ جراح
و ارتقائ به درجه استادي در۱۳۲۰
رياست بيمارستان تجريش و سپس رياست بخش جراحي بيمارستان شريعتي

 

روحش شاد و يادش همواره بلندآوازه باد

فروش طرح گلدوزی
  1. مریم

    مطالب جالبی داشتید؛خیلی ممنون.لطفا در مورد پروفسور سمیعی هم توضیحاتی قرار بدید

  2. پینگ: نمایش رادیویی زندگی نامه پرفسور یحیی عدل - مریض خونهمریض خونه

  3. محمد ترابی

    دیگر اکنون وقت ان است که زندگی نامه این بزرگان را فقط برا ی فخر فروشی و پر کردن بنگاه بی اجر کدو کاسه سر خودمان به کار نبریم
    خیلی وقت است که در دنیای بیرون از این جا سعی شده که علم وآموزش در جهت منفعت طلبی فردی به کار گرفته نشود بزرگترین آموزه زندگی این
    بزرگان بی هیچ ادعایی صرف شدن در اجتماع جهانی بوده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *