در این زمینه دو داستان یونانی وجود دارد: داستان اول اینکه روزی اسکولاپ، پسر آپولو، مشغول درمان مردی به نام گلائوکس بود که زئوس او را با آذرخشی از پای درآورده بود. ماری به اتاق او آمد و اسکولاپ مار را با عصایي كه در دست داشت کشت. مار دیگری به درون اتاق آمد و گیاهانی در دهان مار مرده گذاشت و او را زنده کرد. در آن حين اسکولاپ از همان گیاه برای زنده کردن گلائوکس بهره گرفت. از آن پس مار، نماد داروخانه و پزشکی شناخته شد.
داستان دیگری نیز وجود دارد که در افسانههای کهن یونان باستان مار نماد تندرستی بوده است. مار بود که شهر رُم را از بیماری طاعون نجات داد و به پاس این کار، او در سر راهش جام شرابی نهادند تا از آن بنوشد و از آن پس مار نماد بهداشت و نماد داروخانهها گرديد.
۱- از زهر این حیوان برای مصارف دارویی استفاده میکردند، هنوز هم سردر داروخانهها تصویری هست از یک جام و ماری که زهرش را در این جام میریزد.
۲- از روغن مار برای درمان دردهای عضلانی و استخوانی استفاده میکردند.
۳- در مناطقی که مار زیاد بوده، برخی بیماریها نظیر طاعون وجود نداشته و بالعکس در اماکنی که مار نبوده، اینگونه بیماریها شیوع داشته است؛ بنابراین برخی داشتن و نگهداری مار را نشانه سلامت میدانستند و به افرادی که زیاد دچار امراض میشدند، میگفتند: «بیمار» (بیمار!)
آورده اند كه ، ایرانیان باستان مار را نشانه زندگی و سلامتی میدانستند و جام را نشانه دوستی. آنها در جشنها و مراسم، شربت را در جامی میریختند و به نشانه سلامتی مینوشیدند. همچنین آنان به کسی که حال خوشی نداشت و در بستر بود، بیمار (بیزندگی و سلامتی) میگفتند؛ بنابراین، مار که سمبل زندگی بود در جام سلامتی، نشان تندرستی و شفا شناخته ميشد.