طب سنتی در جهان
مردم در سرزمین های چین و ژاپن معتقدند که پزشکی در آن کشور ها سابقه چند هزار ساله دارد و سه هزار سال قبل از عیسی مسیح باغ های پرورش گیاهان دارویی در آنجا وجود داشته است . قس دو هاله در کتاب خود در خصوص پزشکان چینی مطالبی را آورده و معتقد است اروپایی ها مبحث نبض را از کتاب های چینی استفاده کرده اند .
در هند نیز پزشکی سابقه دیرینه دارد ولی آغشته به اوراد و … بوده است . بقراط از ادویه های هندی استفاده های زیادی کرده است .
پزشکی در ایران سابقه چندین هزار ساله دارد و به چهار قرن از قبل از میلاد مسیح برمی گردد . اصول و ریشه های پزشکی ایرانی در کتاب های اوستا و زند ذکر شده است . در ایران نیز پزشکی مخلوط با ادعیه و … بوده و اعتقاد داشتند که اهریمن امراض را بر بشر مسلط می کند .
در کلده ، آشور و بابل مباحث پزشکی متاثر از پزشکی مصر بود . هرودوت گوید : سنت نشان دادن بیماران به اهالی شهر ، جهت استفاده از تجربیات اشخاص در این شهر ها وجود داشته است .
در بین مردمان اسرائیل پزشکی بدست رجال دینی سپرده شده بود . یهودیان مرض و بیماری را یک عقویت الهی می دانستند . در بعضی موارد مرض را نتیجه ورود عفریتی به بدن بیمار دانسته و برای صحت او مبادرات به تداوی با دعا ، طلسم ، سحر و جادو می کردند .
وجود دایرة المعارف ۴۲ جلدی در مصر که ۶ جلد آن اختصاص به پزشکی داشته است ، مصریان را از مدعیان اولیه پزشکی را به وسیله وحی دریافت کرده است . همه اطبای مصری را کاهنان تشکیل می دادند . چون روحانیت دینی در مصر تسلط داشت و اطباء نیز از آن گروه بودند نتوانستند به علم تشریح و … وارد شوند و بدین جهت پزشکی ، پیشرفت زیادی در مصر نکرد .
بنیاد اساسی
مزاج ، بنیاد اساسی پزشکی سنتی ایران است . پزشکان قدیم با معارست و تبحری که در شناختن مزاج ها داشتند ، دخالت وضع مزاجی را ، از موی سر تا ناخن پا ، در هر یک از بیماری ها رصد کرده و معیار تشخیص و درمان کلیه بیماری ها را ، توجه به مزاج اصلی و عارضی بیماران قرار داده بودند . به علت همین تمرین مداوم ، منشاء اختلالات و عوارض بدن را به سهولت درمی یافتند . در کتب طب قدیم ، فصول و ابواب مفصل جداگانه ای در خصوص این علایم تحت عنوان سوء مزاج سرد و سوء مزاج گرم شرح داده است . به جرات می توان گفت : به همان سهولتی که امروز پزشکی جدید بیماری میکسدم را تشخیص می دهد ، آنان بی کفایتی های خفیف تیروئید را تشخیص می دادند . علت موفقیت پزشکان قدیم در تشخیص و درمان بیماری ها ، طبقه بندی امراض بر اساس مزاج ، گرمی و سردی و به اصطلاح پزشکی جدید ( ازدیاد و نقصان متابولیسم باز آل ) بود .
یافته های جدید در مورد مزاج
این مطلب که منظور پزشکی سنتی از گرمی مزاج آن چیزی است که امروزه با هیپر تیروئیدی یا نارسائی غده تیروئید نامیده می شود . با مقایسه مطالب ذکر شده در کتاب کامل الصناعه تالیف علی ابن عباس مجوسی اهوازی ، که هزار و صد سال پیش تالیف شده ، و مطالب نظیر آن در کتاب غدد مترشح داخلی و بیماری های آن تالیف دکتر نصرت الله کاسمی استاد دانشگاه تهران قابل انطباق و اثبات است .
مقایسه براساس عنوان الف برای نسخه کامل الصناعه و برای کتاب غدد مترشح داخلی انجام می دهیم :
الف : هوش تند و تیز و دقیق مربوط به شدت عمل یا حسن عمل تیروئید است ، به همین سبب تیروئید را غده هوش لقب داده اند ؛ در برابر کندی و رخوت روحی و جسمی را که ممکن است تا بلاهت و حمق پیش رود از آثار ضعف عمل تیروئید می دانند .
ب : فمن علامات البدن الحار ان یکون صاحبه ذکیا فطنا و متی کان البدن بارد فان صاحبه یکون بلیدا قلیل الفهم . یعنی : کسی که مزاجش گرم است ، ذکی ( با ذکاوت ) و فطن ( دارای هوش تند و تیز ) می باشد و کسی که مزاجش سرد است بلید ( کند ذهن ) و قلیل الفهم ( که همان رخوت روحی و بلاهت است ) می باشد .