رشد سهم سلامت از GDP در دولت یازدهم
همه ما باید بیاموزیم که از انتقاد استقبال کنیم. در جهان امروز سیستمی موفق است که بتواند با استفاده از نقدهای علمی و منصفانه، ضعفهایش را بر طرف کند و نقاط قوتش را افزایش دهد. همانطور که امام محمد باقر(ع) میفرماید «بهترین دوست، کسی است که عیبهایم را به من هدیه کند». با این دیدگاه، نقد حوزه سلامت در دولت یازدهم امری لازم و ضروری است. این نقد اما باید در فضایی علمی صورت پذیرد تا سخن درست را بیابیم و اجرایش کنیم. موضوع، اجرای حرف این یا آن فرد نیست؛ هدف، اجرای صحیح برنامه و ادامه راه در مسیر درست است.
نکته دیگر این که همیشه باید به بهداشت و درمان توجه کرد اما ارزش افزوده بهداشت به خاطر پوشش همگانی و عمومی بودن آن، نسبت به درمان بیشتر است و درمان مربوط به کسانی میشود که بیمار شدهاند؛ بنابراین باید سهم عمدهای از منابع را در اختیار بهداشت بگذاریم.
هزینههای درمان نسبت به بهداشت، بالا است و باید توجه داشته باشیم به گونهای عمل نکنیم که تمام هزینهها در بخش درمان مصرف شود. در عین حال اگر برای فردی بیماریای پیش آید ما نمیتوانیم او را رها کنیم.
هدف ما در برنامه پنجم توسعه این بود که سهم سلامت از GDP (تولید ناخالص داخلی) را که بسیار پایین بود به ٧ درصد برسانیم؛ چرا که اگر این سهم پایین باشد نمی توانیم بودجه ای برای سلامت اختصاص دهیم که در آن صورت با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد. خوشبختانه در حال حاضر این عدد به ٥/٦ درصد رسیده است.
همچنین باید توجه داشته باشیم که بودجه در کجا هزینه میشود و اولویتبندی را رعایت کنیم.
در دوره یک ساله طرح تحول نظام سلامت که نتایج ارزشمندی هم به دنبال داشته، یکی از بهترین مصارف بودجه، در بیمهها انجام شد. در حالی که تا پیش از این حدود ١٠ درصد مردم بیمه نداشتند که بسیار نگران کننده بود و در دنیا از این شاخص به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عدالت در سلامت یاد میشود.
تعادل بخشی و حضور پزشکان در مناطق مختلف کشور نیز طرح بسیار خوبی بود؛ همچنین در بخش درآمدها نیز پیگیر هستیم تا تعادل وجود داشته و فاصله درآمدها مشخص باشد تا بتوانیم آن را رصد و تنظیم کنیم.