تاثير استرس مادر برنوزاد و ساير فرزندان خانواده
در شرايط معمولي تولد يك نوزاد جديد مايه ي شادي و خوشحالي در خانواده مي شود اگر چه در كل تولد يك نوازد واقعه اي چالش بر انگيز است.از ديگر فرزندان خانواده انتظار مي رودكه به گريه هاي نوزادعادت كنند ،با تغيير در برنامه هاي روزانه ي خانواده كنار بيايند و عادت بكنند كه مادر هميشه در دسترس انها نخواهد بود چرا كه بايد از عضو جديد خانواده مراقبت كند.بطور اتوماتيك وار نقش تمام اعضاي خانواده تغيير مي كند.لازم است كه از اين پس پدر مسووليت رفت و امد فرزندان به مدرسه را بر عهده بگيرد و برانجام تكاليف انها نظارت كند.كوچك ترين فرزند خانواده از اين كه ديگر در كانون توجه نيست احساس بدي دارد كه ممكن است به شكل خشم،ناراحتي يا حسادت از خود واكنش نشان دهد.بزرگ ترين فرزند خانواده سعي مي كند وظايف والدين را انجام دهد مثلا ميز غذا را اماده كند و بر ساير خواهر برادرانش نظارت كند.چنانچه خانواده بتواند با اين چالش ها با موفقيت مواجه شود و كنار بيايد ،در انها اين احساس ايجاد مي شود كه يك واحد متحد هستند كه در ان روز به روز عشق بيشتري متبلور مي شود كه انها را قادر مي سازد تاحامي يكديگر باشند.
از سوي ديگر ممكن است تولد يك نوزاد جديد خارج از تحمل خانواده باشد.اين وضعيت بخصوص زماني رخ مي دهد كه مادر خانواده داراي سابقه ي افسردگي پس از زايمان،اضطراب و يا سايكوز باشد.برخلاف غم پس از زايمان كه در دو سوم زنان باردار رخ مي دهد ،۱۰-۱۵% مادران مبتلا به افسردگي پس از زايمان مي شوند كه چنانچه درمان نشوند،اثرات انها متوجه ديگر اعضاي خانواده نيز مي شود.مطالعات اخير نشان مي دهند كه حدود ۱۰% پدران نيز دچار افسردگي پس از زايمان مي شوند كه اين امر تاثيرات منفي زيادي بر خانواده مي گذارد.
مادري كه در دوران بارداري سطح بالايي از استرس را تحمل مي كند و پس از زايمان نيز دچار افسردگي پس از زايمان و يا ساير اختلالات خلقي مي شود بركاركرد موثر خانواده تاثير مي گذارد .عواملي نظير وضعيت اقتصادي خانواده و حمايت هاي اجتماعي در دسترس بر شدت اين حالات تاثير مستقيم دارد.نوزاد تازه متولد شده كه فرايند اجتماعي شدن،تكامل شناختي و يادگيري زبان در وي تحت تاثير مستقيم مادر است بيش از همه تحت تاثيررنج وناراحتي مادر قرار مي گيرد.
———––———-
علوم پزشکی مشهد
